می توانیم

ساخت وبلاگ

ما همچنان دست و پا می‌زنیم در غربتی که داریم. در اندوه رفتن بشریت. در سوگ هزاران انسان که با حکم سیاست به مسلخ رفته‌اند. ما همچمان دنیایمان سیاه و تاریک است..

می توانیم...
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 7 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1402 ساعت: 16:07

جواد جواد!این چه کاری بود که با دل من کردیلااقل کادوی روز زن رو می دادی بعدحالا رهبر داد می زنه: کی از همه خوشحال تره؟علم الهدی میگه : من من من  راستشو بگو برای 1400 برنامه داری؟ولی به نظرم 1400 نیا ب می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 13:20

سلام. دوست عزیزم داعش نه ادم‌هایند که تفکر ادم هایند. تفکر من و شما. تفکر من وقتی در کلاس درسم متکلم وحده ام و ناامیدی دانش اموزم را از زندگی بیخیالم. تفکر دانش اموزم وقتی با مدام به هم ریختن کلاس فرص می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 23:29

پویش مردمی نه به اقازاده‌ها چه موفق باشد چه نه، حاوی یک پیام مهم است که بازهم توسط دولت و حکومت ندیده گرفته می‌شود. جدایی مردم از حکومت و نفرت از نسل اقازاده‌ها. تصور کنید این پویش باید در عرض یک ماه می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 23:29

سلام این متن شاید باید سال‌ها پیش نوشته می‌شد:کلا ایران کشور بذل و می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 12 تاريخ : شنبه 22 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:49

تولد تو این روزها بود! این روزها تکرار شده بودند قبلا هم تو همدم من بودی و من کلی شبهای تنهایی ام را با نوشتن بر سینه مجازی تو می‌گذراندم. ساکت و بی پیرایه ، تو صبورانه گوش می سپردی به تنهایی ام و هنوز هم دوستت دارم. صفحه مجازی من. من کنار تو توانستم توانستم به اخرین مرحله از زندگی درسی ام هم وارد شوم. تو همچنان هستی. مانند تمامی دوستان دیگرم. این روزها هم اتش و خون پاداش دولت به ملت است. این روزها روزهای بیداری گرسنگان است. این روزها... برچسب‌ها: دل نوشته+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ساعت ۱۱:۲۱ ب.ظ  توسط ازغندی  |  می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 14:04

 بعد از 16 سال دیدمت و تو قرار بود بیای تهران تا نیمه راه آمدی و برگشتی. نرسیدی به تهران . دیگر هم نخواهی آمد قرار بود بیایی . با خودم قرار گذاشته بودم سماور قدیمی را بدهم به همسرت که اشیای قدیمی جمع می کرد. قرار بود دخترهایت بیایند و با خرگوشم بازی کنند و جه مشتاق بودند. به تو نگفته بودم اما  با خودم قرار گذاشته بودم وقتی آمدی دفتر خاطرات 20 سال پیش را نشان دخترهایت بدهم که  عکس یک آقای چاق را کشیده بودی که مثلا شوهر تو است و زیرش نوشته بودی به یاد شب یلدای دونفری فاطی و فرزانه . و خیلی قرار های دیگر با خودم گذاشته بودم که نشد و نشد و نشد. می دانی منتظر بودن خی می توانیم...ادامه مطلب
ما را در سایت می توانیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azghandetorbato بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 23:53